.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

دوست داری با کلاس بشی ؟ (طنز)

اگر شما ذاتا" انسان با کلاسی هستید که هیچ !!! در غیر این صورت باید از هر فرصتی برای نشان دادن این موضوع استفاده کنید . شاید باورتان نشود ولی شما می توانید از جراحت خود نیز برای کلاس گذاشتن استفاده کنید فقط کافیست جواب های زیر را با اندکی قیافه موجه بیان کنید:
اگر شصت پای شما زیر اجاق گاز گیر کرده و شما ان را باند پیچی کرده اید هر گاه علت آن را از شما جویا شدند باید جواب دهید : "موقع تکان دادن پیانوی بابام پام مونده زیرش"
اگر صورت شما بر اثر جوشکاری زیر آفتاب سوخته باید بگویید : "از اسکی آخر هفته نمی توانم بگذرم"
اگر به خاطر تک چرخ زدن با موتور براوو جلوی مدرسه دخترانه به زمین خورده اید در جواب باید بگویید : "با موتور هزار داداشم تو جاده چالوس تصادف کردیم"
اگر انگشت دست شما به ماهیتابه پیاز داغ چسبیده علت آن را چنین بیان کنید : "دیشب با قهوه جوش اینجوری شد"
اگر بر اثر ضربه ی چکش ناخن شما شکسته باید بگویید : "به سیم گیتارم گیر گیر کرده"
اگر بر اثر زد و خورد در صف روغن کوپنی زیر چشم شما کبود شده جوابتان این باشد : "چند روز پیش توپ تنیس به صورتم خورد"
اگر صورت شما بر اثر خوردن خرمای خیرات و چای و شیرینی مملو از جوش شده علتش را چنین وانمود کنید: "که خواهرتان از هلند شکلات زیادی اورده است"
اگر مینی بوس شما در جاده خاکی چپ کرد و حسابی مجروح شدید بسیار عصبانی بگویید : "الکی می گویند زانتیا ایربگ داره "
اگر کف دست شما به قوری سماور چسبید بگویید:"حواسم نبود میله ی شومینه زیادی داغ شد"
اگر موها و ابروهای شما در چهار شنبه سوری سوخت جواب دهید:"بچه همسایه را از میان شعله های آتش بیرون کشیدم!
 
ببینم شما اینقدر بیکلاس بودی که همه اینو خوندی ؟ 
 

چگونه دوست دختر پیدا کنیم؟

چگونه دوست دختر پیدا کنیم؟(طنز)

چگونه دوست دختر پیدا کنیم؟

اصلا نگران نباشید چون دخترها زیاد شدن و در حال ترش شدن هستن!!!پس نیازی نیست که ما پسرهای گل دنبال اونها راه بیفتیم(ولی باید حتما راه بیفتیم) حالا ما در اینجا فرض می کنیم که اونها ناز می کنن اگه زشت بودی چه کار باید کنی؟؟؟هیچ می دونی یا نه؟؟؟؟پس بخون خوب این که کاری نداره که...ابروهات رو بگیر...کرم سفید کننده بزن...دماغت رو عمل کن...
خلاصه هر چی داشتی بزن
حالا بگذریم اینا رو که زدی می ری پیشه دختره چشمات رو ببند و بهش بگوووووو می خوام یه رابطه دوستانه با شما برقرار کنم(منظورم رابطه سالمه)البته اصلا انتظار نداشته باشین که همون اول بگه باشه عزیزم بیا با هم دوست بشیم.
البته اونجا باید شماره تیلیفونت رو بدی...آخه اگه ندی نمیشه....شماره رو که دادی بعد برو....اون خودش بعد از 1 هفته حالا بستگی به دخترش داره...بهت بابت اون حرفت می زنگه....و حالا باید اینجا خودت یه جوری طرف رو راضی کنی....اینجاش
دیگه به من ربطی نداره...آخه هر کس یه جوریه...
اگه نشد فقط کار رو به خون و خونریزی نکش....آخه به من ربطی نداره...شتر دیدی ندیدی....من بی تقصیرم. 

  

منبع: سایت بزرگ تفریح و سرگرمی فان شاد  www.funshad.com

اولین مسابقه بوسه فرانسوی در ایران: "ببوسید و برنده شوید"

بیاین بابا خجالت نکشین

 

اولین مسابقه بوسیدن در ایران

 

میدونین که وقتی پای 20 میلیون تومن در میونه باید خجالت رو گذاشت کنار

 

البته منظور ما از بوسیدن 7 دقیقه بوسیدن ممتد و به صورت حرفه ایه که همتونم میدونم استادین

 

 

 

جوایز مسابقه:

نفر اول : 10 میلیون تومان پول نقد برای نفر اول از طرف سایت فان شاد.کام

 

نفر دوم: امکان خرید 4 میلیون تومان مبلمان از نمایندگی های مجاز مبلمان خاور میانه

 

نفر سوم : امکان خرید 3 میلیون تومان از لوازم خانگی ال جی با نمایندگی گلدیران

 

نفر چهارم: سفر به کیش با همراه از طرف شرکت هواپیمایی هما

 

نفر پنجم: یک دستگاه سولاردوم هدیه از طرف شرکت سامسونگ با ضمانت سام سرویس

 

 

نکته: کاندیدا های اجرای مسابقه در چت باکس آمادگی خود را اعلام نمایند.واضح  است که اولویت با کسانی است که زودتر ثبت نام نمایند.

 

 

 

سوژه مورد نظر برای خانم ها:

 

مسابقه بوسیدن در ایران

 

 

سوژه مورد نظر برای آقایان:

 

 

 

ببوسید و 20 میلیون تومان برنده شوید

 

 

 

 

 

 

منبع:   سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

بازی باحال-کی جنم داره جلو چشمای رئیسش همکارشو ببوسه؟

وقتی صفحه باز شد رو اون نوشته خرچنگ قورباغه سمت راست کلیک کنین تا وارد صفحه بازی بشین

 

روی عکس زیر کلیک کنید

یه بازی آنلاین بسیار جالب(چقدر میتونین رئیستونو فریب بدین؟)

 

این بازی به این صورته که وقتی تلفن رئیس زنگ میخوره شما باید دکمه سمت چپ ماوس رو نگه دارین تا خودتون ببینین چه اتفاقی میفته فقط مواظب باشین جلو رئیس دست از پا خطا نکنین که ..... 

 

ببینیم کی جنم داره جلو رئیس همکارشو ببوسه 

هرکی هم که رکورد زد بره تو چت باکس سایت  www.funshad.com   رکوردشو بنویسه 

 

منبع:  سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام

داستان سیندرلا ایرانی (طنز)

داستان سیندرلا ایرانی (طنز)

 

یکی بود ، دو تا نبود ، زیر گنبد کبود که شایدم کبود نبود و آبی بود ، یه دختر خوشگل بی پدر مادر زندگی می کرد. اسم این دختر خوشگله سیندرلا بود که بلا نسبت دخترای امروزی، روم به دیوار روم به دیوار ، گلاب به روتون خیلی خوشگل بود .
سیندرلا با نامادریش که اسمش صغرا خانم بود و 2 تا خواهر ناتنیاش که اسمشون زری و پری بود زندگی می کرد . بیچاره سیندرلا از صبح که از خواب پا می شد باید کار می کرد تا آخر شب . آخه صغرا خانم خیلی ظالم بود . همش می گفت سیندرلا پارکت ها رو طی کشیدی؟ سیندرلا لوور دراپه ها رو گرد گیری کردی؟ سیندرلا میلک شیک توت فرنگیه منو آماده کردی ؟ سیندرلا هم تو دلش می گفت : ای بترکی ، ذلیل مرده ی گامبو ، کارد بخوره به اون شکمت که 2 متر تو آفسایده ، و بلند می گفت : بعله مامی صغی ( همون صغرا خانم خودمون ) . خلاصه الهی بمیرم برای این دختر خوشگله که بدبختیهاش یکی دو تا نبود . .... القصه ، یه روز پسر پادشاه که خاک بر سرش شده بود و خوشی زیر دلش زده بود ، خر شد و تصمیم گرفت که ازدواج کنه . رفت پیش مامانش و گفت مامان جونم ..... مامانش : بعله پسر دلبندم .... شاهزاده : من زن می خوام ..... مامانش : تو غلط می کنی پسره ی گوش دراز ، نونت کمه ، آبت کمه ؟ دیگه زن گرفتنت چیه؟......... شاهزاده : مامان تو رو خدا ، دارم پیر پسر می شم ، دارم مثل غنچه ی گل پرپر می شم .....مامانش در حالی که اشکش سرازیر شده بود گفت : باشه قند عسلم ، شیر و شکرم ، پسر گلم ، می خوای با کی مزدوج شی؟ ....... شاهزاده : هنوز نمی دونم ولی می دونم که از بی زنی دارم می میرم ...... مامانش : من از فردا سراغ می گیرم تا یه دختر نجیب و آفتاب مهتاب ندیده و خوشگل مثل خودم برات پیدا کنم . خلاصه شاهزاده دیگه خواب و خوراک نداشت . همش منتظر بود تا مامانش یه دختر با کمالات و تحصیل کرده و امروزی براش گیر بیاره. یه روز مامانش گفت : کوچولوی عزیز مامان ، من تمام دخترای شهر رو دعوت کردم خونمون، از هر کدوم که خوشت اومد بگو تا با پس گردنی برات بگیرمش ، شاهزاده گفت : چرا با پس گردنی؟ مامانش گفت : الاغ ، چرا نمی فهمی ، برای اینکه مهریه بهش ندی، پس آخه تو کی می خوای آدم بشی ؟ روز مهمونی فرا رسید ، سیندرلا و زری و پری هم دعوت شده بودند . زری و پری هزار ماشاالله ، هزار الله اکبر ، بزنم به تخته ، شده بودند مثل 2 تا بچه میمون ، اما سیندرلا ، وای چی بگم براتون شده بود یه تیکه ماه ، اصلا" ماه کیلویی چنده ، شده بود ونوس شایدم ...( مگه من فضولم ، اصلا" به ما چه شبیه چی شده بود ) . صغرا خانم حسود چشم در اومده سیندرلا رو با خودش نبرد ، سیندرلا کنار شومینه نشست و قهوه ی تلخ نوشید و آه کشید و اشک ریخت . یهو دید یه فرشته ی تپل مپل با 2 تا بال لنگه به لنگه ، با یه دماغ سلطنتی و چشمای لوچ جلوی روش ظاهر شد ....سیندرلا گفت : سلام....... فرشته : گیریم علیک . حالا آبغوره می گیری واسه من ؟ ...... سیندرلا : نه واسه خودم می گیرم .......فرشته : بیجا می کنی ، پاشو ببینم ، من اومدم که آرزوهات رو بر آورده کنم ، زود باش آرزو کن ...... سیندرلا : آرزو می کنم که به مهمونیه شاهزاده برم ...... فرشته : خوب برو ، به درک ، کی جلوی راهتو گرفته دختره ی پررو ؟ راه بازه جاده درازه........ سیندرلا : چشم میرم ، خداحافظ ...... فرشته : خداحافظ .... سیندرلا پا شد ، می خواست راه بیفته . زنگ زد به آژانس ، ولی آژانس ماشین نداشت . زنگ زد به تاکسی تلفنی ولی اونجا هم ماشین نبود . زنگ زد پیک موتوری گفت : آقا موتور دارید؟ یارو گفت : نه نداریم. سیندرلا نا امید گوشی رو گذاشت و به فرشته گفت ؟ هی میگی برو برو ، آخه من چه جوری برم؟ فرشته گفت : ای به خشکی شانس ، یه امشب می خواستم استراحت کنم که نشد ، پاشوبیا ببینم چه مرگته !!!! بلاخره یه خاکی تو سرمون می ریزیم . با هم رفتند تو انباری ، اونجا یدونه کدو حلوایی بود ، فرشته گفت بیا سوار این شو برو ، سیندرلا گفت : این بی کلاسه ، من آبروم می ره اگه سوار این بشم . فرشته گفت : خوب پس بیا سوار من شو !!! سیندرلا گفت : یه آناناس اونجاست فرشته جون ، به دردت می خوره؟ .... فرشته : بعله می خوره .....سیندرلا : پس مبارکه انشاالله . خلاصه فرشته چوب جادوگریش و رو هوا چرخوند و کوبید فرق سر آناناس و گفت : یالا یالا تبدیل شو به پرشیا. بیچاره آناناس که ضربه مغزی شده بود از ترسش تبدیل شد به یه پرشیای نقره ای. فرشته به سیندرلا گفت : رانندگی بلدی؟ گواهینامه داری؟....... سیندرلا : نه ندارم ........ فرشته : بمیری تو ، چرا نداری؟..... سیندرلا : شهرک آزمایش شلوغ بود نرفتم امتحان بدم...... فرشته : ای خاک بر اون سرت ، حالا مجبورم برات راننده استخدام کنم. فرشته با عصاش زد تو کله ی یه سوسک بدبخت که رو دیوار نشسته بودو داشت با افسوس به پرشیا نگاه می کرد . سوسکه تبدیل شد به یه پسر بدقیافه ، مثل پسرای امروزی . سیندرلا گفت : من با این ته دیگ سوخته جایی نمیرم.....فرشته : چرا نمیری؟........ سیندرلا : آبروم می ره....... فرشته : همینه که هست ، نمی تونم که رت باتلر رو برات بیارم ....... سیندرلا : پس حداقل به این گاگول بگو یه ژل به موهاش بزنه . خلاصه گاگول ژل زد به موهاش و با هر بدبختی بود حرکت کردند سمت خونه ی پادشاه. وقتی رسیدند اونجا دیدیند وای چه خبره !!!!! شکیرا اومده بود اونجا داشت آواز می خوند ، جنیفر لوپز داشت مخ پدر پادشاه رو تیلیت می کرد . زری و پری هم جوگیر شده بودند و داشتند تکنو می زدند . صغرا خانم هم داشت رو مخ اصغر آقا بقال راه می رفت (آخه بی چاره صغرا خانم از بی شوهری کپک زده بود ) خلاصه تو این هاگیر واگیر شاهزاده چشمش به سیندرلا افتاد و یه دل نه صد دل عاشقش شد . سیندرلا هم که دید تنور داغه چسبوند و با عشوه به شاهزاده نگاه کرد و با ناز و ادا اطوار گفت : شاهزاده ی ملوسم منو می گیری ؟....... شاهزاده : اول بگو شماره پات چنده ؟........ سیندرلا : 37 ....... شاهزاده در حالی که چشماش از خوشحالی برق می زد گفت : آره می گیرمت ، من همیشه آرزو داشتم شماره ی پای زنم 37 باشه. خلاصه عزیزان من شاهزاده سیندرلا رو در آغوش کشید و به مهمونا گفت : ای ملت همیشه آن لاین ، من و سیندرلا می خواهیم با هم ازدواج کنیم ، به هیچ خری هم ربط نداره . همه گفتند مبارکه و بعد هم یک صدا خوندند : گل به سر عروس یالا ... داماد و ببوس یالا ... سیندرلا هم در کمال وقاحت شاهزاده رو بوسید و قند تو دلش آب شد ( بعد هم مرض قند گرفت و سالها بعد سکته کرد و مرد) سپس با هم ازدواج کردند و سالهای سال به کوریه چشم زری و پری و صغرا خانم ، به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند و شونصد تا بچه به دنیا آوردند. 

 

منبع: http://funshad.com سایت بزرگ تفریحی فان شاد

جدیدترین پیامک های بنزینی

اس ام اس باحال،اس ام اس سر کاری,sms,laugh،جوک

 

 حالا فهمیدی که چرا البرادعی با اینکه دکتره تو آژانس کار میکنه؟
به خاطر اینکه سهمیه بنزین آژانس ها 450لیتر در ماهه!

 

 پس از سهمیه بندی بنزین از سوی دولت طیف وسیعی از ترکها ، لرها ، قزوینیها و رشتیهای با غیرت طی نامه ای از احمدی نژاد تشکر کردند که علت آن نیز کاهش آمار جوکهای مربوط به این دسته از هموطنان اعلام شده است.

 

آنکه دائم هوس سوختن ما می کرد****** کاش بنزین مرا نیز مهیا می کرد!

 پمپ بنزین و صف و کارت و منِ پیت به دست***** کاش می آمد و از دور تماشا می کرد!

 

 امیدوارم امشب که میخوابی قشنگترین و بهترین آدم دنیا رو تو خواب ببینی ...
ولی سعی کن بهش عادت نکنی چون من هر شب نمیتونم بیام به خوابت !!!

 

 غرض مزاحمت بود که به حمدالله حاصل شد.

 

جدید ترین جمله عاشقانه : بنزین نگاهت رو برای قلبم سهمیه بندی نکن

 

 کتاب های پر فروش امسال :
1)افسانه ی بنزین از پائولو بنزینی
2) بنزین ها و حکایات
3) بنزینامه از بنزدوسی
4)خدمات متقابل بنزین و اسلام استاد مبنزینی
5) بنزین زدن یک دقیقه ای دیل بنزینی
6) قطره قطره تا ملاقات "اتمام شارژ" دکترعلی بنزینی 

 منبع سایت بزرگ تفریحی فان شاد.کام