" یالیا ابرزسوا " ( Yuliya Obraztsova ) دختر سال زیبایی 2009 مسکو شد.
مراسم دختر سال مسکو 15 جولای 2009 در مسکو برگزار شد و "یالیا ابرزسوا " 25 ساله توانست لقب دختر سال زیبایی 2009 مسکو را از آن خود کند
ازدواج موقت چیست ؟
بواسطه عقد ازدواج، زن به مرد حلال میشود و آن بر دو قسم است: دائم و غیر دائم. و عقد غیر دائم
(ازدواج موقت) آن است که مدت زناشوئی در آن معین شود مثلاً زن را به مدت یک ساعت یا یک روز یا یک ماه یا یک سال یا بیشتر عقد نمایند و زنی را که به این قسم عقد کنند ”متعه و صیغه“ مینامند. در عقد غیر دائم نیز علاوه بر رضایت طرفین، بایستی صیغه عقد خوانده شود که این صیغه را خودزن و مرد میخوانند یا دیگری را وکیل میکنند که از طرف آنان بخواند. دستور خواندن عقد غیر دائم در رسالههای عملیه موجود است .
توجه داشته باشید که: بنا بر نظر اکثر علماء، اگر دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد، بخواهد شوهر کند (چه به صورت عقد دائم و چه غیر دائم) چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد.
پس ازدواج موقت احتیاج به ایجاب و قبول از طرفین، تعیین مهر و تعیین مدت دارد ؛و این عقد تمام میشود با تمام شدن مدت معین؛ یا اینکه شوهر بقیه مدت را به همسرش ببخشد؛ بعد از تمام شدن مدت زن باید عدّه نگه دارد . فرزندان ثمره این ازدواج بصورت طبیعی ملحق به شوهر میشو د
تعدد زوجات عدد معینی در نکاح موقت شرط نیست بخلاف ازدواج دائم که نکاح بیش از چهار همسر مشروعیت ندارد ولی در بقیه مسائل، اختلافی با ازدواج دائم ندارد مانند حرمت ازدواج با محارم ،حرمت جمع بین دو خواهر ، حرمت نزدیکی در حال حیض و دیگر احکام مانند ازدواج دائم میباشد
تفاوت ازدواج موقت با زنا در چیست ؟
فرق ازدواج موقت با زنا چیست که یکی حلال و دیگری حرام است؟ چون در زنا نزدیکی انجام می شود و پولی هم رد و بدل می شود و در ازدواج موقت نیز همینطور است، فقط در ازدواج موقت یک جمله به عنوان صیغه ادا می شود. ازدواج موقت تمام احکام ازدواج را دارد به جز نفقه و بعضی از جزئیات دیگر، اما فرزند از آنها ارث می برد و مسئولیت عدّه نگه داشتن بعد از پایان مدت بر دوش زن می باشد و زن هرگز نمی تواند در این مدت همسر مرد دیگری شود و امثال آن.
احکام شرعی ازدواج موقت (صیغه)
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائک بر زمین نزول میکنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذکر شده است که فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:
روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امکان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم میشود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائکة والروح" گفته شود.
پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا میتوان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. انشاءالله به استجابت میرسد.
حضرت امام حسن عسگری علیه السلام فرموده اند:
جعلت الخبائث فی بیت والکذب مفاتیحها
تمام ناپاکی ها وگناهان درخانه ای جمع شده وکلید آن دروغگویی است
یعنی با دروغگویی، آدمی به تمام معاصی آلوده می شود.
معنای دروغ:
دروغ سخنی است که مطابق با واقعیت نیست، آن چنان که نقطه مقابل آن صدق، گفتارمطابق با واقعیت است.
ریشه دروغگویی:
دروغگویی یک بیماری روانی است وازعقده حقارت وخود کم بینی نشات می گیرد ودرروایت نقل شده است که:
خاستگاه دروغگویی، ذلت نفس است وبیماری دروغ زشت ترین بیماری است.
دروغگودروغش را نشانه عقل وفرزانگی می داند، درحالی که دروغ نشانه نالایقی وحقارت نفس است. این تصورباطل است که دروغگوزیرک است، زیرا همه کس حتی ضعیف ترین مردم هم به دروغ گفتن قادرهستند. راستگویی شهامت می خواهد وهرکسی شهامت راست گفتن راندارد.
ناسازگاری دروغ وایمان:
دروغگویی با ایمان سازگارنیست. یعنی اینکه انسان ممکن است که مرتکب گناه شود، که باید همانند همه گناهان بلافاصله توبه وانابه وازآن استغفارکند، اماهرگزمومن به دروغ عادت نمی کندودروغ خودوطبیعت ثانویه اش نخواهد شد؛ یعنی، دروغ هیچ گاه برای مومن عادی نخواهد شد. روایت است که:
نگاه به رکوع وسجود طولانی افراد نکنید، چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طوری که اگرآن را ترک کنند، ناراحت شوند ولی نگاه به راستگویی وامانتداری آنها بکنید.
دروغ های رایج:
ازگناهان بزرگ عادی شدن گناه نزد انسان است. متاسفانه برخی دروغ ها رایج وقبحش ازبین رفته است. مثلا با اینکه به خوردن غذا ونوشیدنی تمایل دارند، هنگامی که چیزی به آنها عرضه می شود، اظهاربی میلی می کنند ویا نسبت به شخصی که علاقه قلبی به اوندارند، آن قدراظهاراخلاص ومحبت می کنند که گاهی مطلب برخودگوینده نیزمشتبه می شود. مثلا می گوید:‹‹ آقا مخلصم، ارادتمندم، شمارانمی بینم، ناراحتم›› اگرواقعا این جورنیست، این دروغ حرام است.
یا کسی که دروغ رابرای شوخی بگوید، این هم حرام است. طبق روایت، انسان مزه ایمان را نمی چشد، مگراینکه دروغ رابه شوخی وجدی ترک کند. به همین دلیل، انسان هرگزنباید به فرزندش وعده چیزی بدهد، ولی وفا نکند، پیامبر(صلی الله علیه واله) می فرمود:
من مزاح می کنم اما جزحق نمی گویم.
بنا براین، نمی توان به بهانه مزاح مرتکب دروغ، که حرام است، شد.
سزای قسم دروغ:
اسماعیل بن محمد می گوید:‹‹ درمسیرحرکت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام به انتظاروی نشسته بودم، چون ازمقابل من گذشتند، ازفقرونیازم به ایشان شکایت کردم وگفتم:‹‹ به خدا سوگند بیش ازیک درهم ندارم وصبحانه وشام نیزندارم.›› حضرت فرمودند:‹‹ آیا به دروغ سوگند می خوری؟ درحالی که دویست دینارسکه طلا درزیرخاک دفن کرده ای واین سخن من نه ازآن جهت است که پولی به توندهم وکمکی ننمایم.››
سپس حضرت روبه غلام کردند وفرمودند:‹‹ هرچه پول همراه داری به اوبده.›› وی نیزصد دیناربه من داد. سپس حضرت روبه من کردند وفرمودند: ‹‹توازدینارهایی که مخفی کرده ای ، محروم خواهی گشت، درزمانی که نسبت به آنها به شدت محتاج ونیازمند باشی.›› این را فرمودندورفتند.
راوی درادامه می گوید: من آن پولی که ازحضرت گرفته بودم، خرج کردم وچون مدتی برمن سپری گشت، شدیدا دراضطرارافتادم وتمام درها به رویم بسته شد. لذا به دنبال پولی که مخفی کرده بودم ، رفتم ولی آن را نیافتم. سپس دانستم که فرزندم محل آن رایافته وپول ها رابرداشته وگریخته است.››
برگرفته ازکرامات ومقامات عرفانی امام حسن عسگری علیه السلام
روح انسان پس از مرگ کالبد مادی از تمام تعلقات خویش به جسم صرفنظر نمی کند، و از همین طریق نسبت به بدن خویش آگاه است. به چنین ارتباطی، ارتباط تعلقی می گویند. روح انسان از چنین امکانی برخوردار است که از طریق این ارتباط و تعلق، از جسم و عالم ماده آگاه شود. از طرف دیگر روح پس از ترک بدن، به عالم فرامادی برزخ پا نهاده و با عالمی جدید روبرو شده است. این عالم نظامی کاملا متفاوت با عالم ماده دارد و روح به خاطر ترک تعلقات مادی، آزادانه تر به حقایق عالم روح آگاه می شود.
ژرفا و وسعت ارتباط روح و بدن و آگاهی از جهان مادی ما و نیز علم روح به حقایق جهان برزخ ما بستگی به توانائی هائی است که روح در جهان ماده به دست آورده است. پس هرچه روح انسان در جهان ماده بیشتر به خدا و فضایل الهی آراسته شده باشد، و از علم و دانش کامل تری نسبت به حقایق جهان هستی برخوردار شده باشد، پس از مرگ قدرتمند تر است و از جهان مادی و فرامادی آگاهی بیشتری دارد.
بنابراین نمی توان گفت که همه ارواح پس از مرگ همه چیز را درک می کنند. شاید بعضی از ارواح از چنان قدرت و توانمندی برخوردار باشند که همیشه بتوانند همه چیز را درک کنند و برخی دیگر به خاطر تعلقات شدید به جهان مادی به سختی و در مدتی طولانی توانائی های لازم برای آگاهی های جدید را پیدا کنند.
خلاصه آنکه ادراک روح از عالم ماده و جهان فرامادی و نیز ژرفای توجه آن به جسم، بسته به توانمندی هائی است که روح در عالم ماده کسب کرده است و عمل و آگاهی به شریعت الهی - که اینک در چهره اسلام نمودار است - بالاترین توانمندی ها را به روح ارزانی می دارد. از همین رو ممکن است روح انسان پس از مرگ با توجه به توانائی های آن همه چیز را درک کند و چهل روز بیشتر یا کمتر وجهی ندارد.
نکات آموزنده در زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چیست؟
۱) او از همان دوران کودکی شریک مشکلات و ناهمواریهای زندگی پدر بزرگوار خود بود. روزی که بر بنی هاشم حصر اقتصادی زده شد و هر نوع داد و ستد با این گروه ممنوع اعلام گشت، پیامبر(ص) ناچار شد با هشتاد نفر از نزدیکان و گروندگان به وی، در درّه ای به نام «شِعْب ابی طالب» بسر ببرد. در آن هنگام دخت گرامیاو سه ساله بود زیرا او در سال پنجم بعثت دیده به جهان گشود و حصر اقتصادی در سال هفتم هجرت آغاز شد و سه سال نیز به طول انجامید.
آن کودک به ظاهر خردسال، مانند دیگر زندانیان و محصوران در شِعْب، سه سال تمام با محرومیت و گرسنگی دست به گریبان بود، زیرا غذائی که به آنان به صورت غیر رسمی میرسید، آنان را حتی نیم سیر نیز نمیکرد و همین زندگی مشقت بار، روح استقامت و پشتکاری را در آن کودک پدید آورد، روشن است که زندگی در مشقت و رنج، انسان را مانند فولاد آبدیده، مقاوم میسازد. بر خلاف زندگی در ناز و نعمت که نتیجه ای جز شکست پذیری ندارد.
دست راست ”یحیای“ تعمید دهنده، بقایای جسد تئودور استراتیلات با قدمت 1600 ساله، جمجمه فورونیای مقدس مربوط به سدههای اول ظهور مسیحیت و تکههایی از صلیبی که عیسی مسیح بر آن مصلوب شده در صومعه تستینیه نگهداری میشود که به سبب شفای تعداد زیادی از بیماران و حل مشکلات مردم، به نوعی "دارالشفا" در منطقه بالکان تبدیل شده است.
شخصی پیغمبر (ص) را در خواب دید. عرض کرد: دعایی به من تعلیم فرما تا دلم زنده شود. حضرت فرمود: دعای زیر را بخوان و سپس سه مرتبه صلوات بفرست. «یا حی یا قیوم یا لا اله الا انت اسالک ان تحیی قلبی»
«ای زنده، ای قائم به ذات خوی، ای کسی که معبودی جز تو نیست. از تو می خواهم که دلم را زنده نمایی.»