.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

.:: دومیـــــــــم | سرگرمی دانلود آموزش ::.

طنز جوک sms فال اخبار جنجالی عکس دانلود تفریح اموزش جومونگ عکس بازیگر هالیوود کلیپ های موبایل ترفند ها نرم افزار مجانی

اس ام اس جدید

اس ام اس  جدید 

 

حیف نون خواب می بینه ماکارونی می خوره. صبح که بیدار می شه می بینه کش شلوارش نیست! 

شکارچی اول: هندوستان که بودی شکار ببر هم رفتی؟
شکارچی دوم: البته، روزی برای شکار ببر به جنگل رفتم.
شکارچی اول: شانس هم آوردی؟
شکارچی دوم: بله، با ببری روبرو نشدم! 

ترکه سفره دلشو واسه دوستش باز می کنه، توش پر از نون بربری بوده!

روزی افسر پلیس راهنمایی، دید که یک خودرو چراغ قرمزها رو رد می کنه و اصلاً عین خیالش هم نیست که خلاف می کنه. خودرو رو متوقف کرد و از راننده پرسید: «چراپشت چراغ قرمز توقف نمی کنی؟» راننده در حالی که کاغذی رو که در دست داشت نشون می داد گفت: «جناب سروان تقصیر من نیست. روی این آدرس نوشته شده: چراغ اول را رد می کنی، چراغ دوم را هم رد می کنی و بعداز چراغ سوم می پیچی دست راست!» 

دو تا قمی با هم عروسی می کنن بچه شون می شه قمقمه! 

معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت کمک نمی گیری؟
دانش آموز: آخه اون از دست شما دلخوره! چون شما هفته ی قبل به انشای اون نمره بدی دادید! 

یه خره باحسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم! 


معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر توی خونمون نداریم!! 

یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته رد می شده،ه از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه… بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه من هیچ وقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه… چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه ولی من این کار رو می کنم! 

اولی: آقای دکتر، من فکر می کنم عینک لازم دارم.
دومی: بله حتما! چون این جا مغازه ساندویچ فروشی است! 

روزی معلمی به شاگرد خود گفت: از روی درس 10 بار بنویس!
روز بعد شاگرد از روی درس شش بار نوشت. معلم به او گفت چرا از روی درس شش بار نوشتی؟!
شاگرد گفت: بدبختی اینجاست که ریاضی مان هم ضعیف است!!! 

تو شهر حیف نون اینا (!) کراوات مد شده... تا الان 50 نفر تلفات داشته! 

به حیف نون می گن چرا درس می خونی؟ می گه درس می خونم تا دکتر بشم، مطب یزنم، پول دربیارم، برم نیسان بخرم، باهاش کار کنم! 


می خواستن حیف نون رو اعدام کنن، ازش می پرسن: آخرین حرفت رو بزن.
می گه: لعنت بر پدر و مادر اون کسی که بزنه زیر چهار پایه! 

از حف نون می پرسن تحصیلاتت چیه؟ می گه PHD. می گن یعنی چی؟ می گه یعنی:
Passed Highschool with Difficulties 


به حیف نون می گن تولدت مبارک! می گه: خیلی ممنون تولد شما هم مبارک! 

بچه به باباش می گه بابا! شما کجا به دنیا اومدی؟ می گه تهران. می گه مامان کجا به دنیا اومده؟ می گه اصفهان. می گه من کجا به دنیا اومدم؟ می گه اهواز. بچه می گه پس ما کجا همدیگه رو پیدا کردیم؟ 

حیف نون زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟ کارمنده می گه: یه لحظه... حیف نون می گه: خیلی ممنون! و قطع می کنه. 

شخصی از خیابون رد می شده، می بینه یه بچه نشسته کنار خیابون گریه می کنه. جلو می ره و می گه چی شده عزیزم؟ پسر بچه می گه سکه ۲۵ تومانی ام را گم کرده ام. مرد می گه اینکه گریه نداره! بیا این ۲۵ تومانی مال تو! بچه باز هم به گریه کردن ادامه می ده! مرد می پرسه دیگه چیه؟ بچه می گه اگه اون سکه را گم نکرده بودم الان ۵۰ تومن پول داشتم! 

از حیف نون می پرسند پتروس که بود؟ می گه یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گوسفندانش حمله کرد، رفت زیر تانک و انگشتشو کرد تو چشم راننده قطار! 

حیف نون به نامزدش می گه 4شنبه به 4شنبه دیره که همدیگر رو ببینیم، بیا 2شنبه به 2شنبه همدیگر رو ببینیم. 

حیف نون از روی جوی آب می پره، ازش فیلم می گیرن. فیلم رو روی دور آهسته می ذارن، می افته توی جوی! دور تند می ذارن، می خوره به دیوار! 

اولی: «من خواب دیدم رفته ام مسافرت.»
دومی: «من هم خواب دیدم که یک غذای خوشمزه خورده ام.»
اولی: «تنهایی؟ پس چرا من را دعوت نکردی؟»
دومی: «می خواستم دعوتت کنم، ولی گفتند رفته ای مسافرت.» 

حیف نون می ره امتحان رانندگی، افسر بهش می گه حرکت کن. حیف نون می زنه دنده عقب! افسر می پرسه چرا دنده عقب می ری؟ می گه می خوام خیز بگیرم! 

دعای حیف نون بعد از نماز: خدایا! مواظب خودت باش!

حیف نون می ره ختم، ازش می پرسن شما؟ می گه من سایر بستگان هستم! 

حیف نون یه بیست تومانی پیدا می کنه که وسطش سوراخه. به دوستش می گه یه بیست تومانی پیدا کردم که وسطش گوشه نداره! 

حیف نون دستش شکسته بوده، میره دکتر، دستشو گچ می گیرن.
حیف نون از دکتر می پرسه: آقای دکتر! بعد از اینکه گچ دستمو باز کنم آیا می تونم سنتور بزنم؟
دکتر می گه: البته، حتماً.
حیف نون می گه: چه عالی! چون قبلاً نمی تونستم! 

از حیف نون می پرسن: شما همیشه لکنت زبان دارین؟
حیف نون می گه: ن ن نه... ف ف ق ق ط و و ق ق قتی حرف می زنم! 

حیف نون سوار موتور بوده، نامزدش رو هم ترک موتور سوار کرده بوده.
دختره می گه: چشمات مال منه، قلبت مال منه، عشقت مال منه...
یه دفعه حیف نون توقف می کنه، دختره رو پیاده می کنه، می گه: اگه بخوای همین جوری پیش بری حتماً می گی این موتور هم مال توه! 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد